تبارشناسي مخالفان احياي برجام
محمد صادق جوادي حصار
1) برخلاف بسياري از گمانهزنيها روند احياي برجام با تاخير توام شده است؛ يعني گفتوگوهاي ايران با طرفهاي مقابل همچنان ادامه دارد و هنوز تصويري از تفاهم احتمالي نمايان نشده است. جدا از ابعاد سياسي موضوع كه در حيطه تخصص عالمان اين حوزه است، تاخير در احياي برجام در حوزههاي اقتصادي، امنيتي، راهبردي و... نيز تبعاتي به جاي گذاشته است كه ضروري است، اين مقولات، مورد ارزيابي تحليلي قرار بگيرند. همان طور كه از عنوان برجام پيداست، اين سند بينالمللي يك برنامه جامع اقدام مشترك است كه در آن وظايفي براي دو طرف در نظر گرفته شده است. ايران پذيرفته برنامه هستهاي خود را ذيل نظارتهاي نهادهاي نظارتي بينالمللي مانند آژانس و... قرار بدهد و در ازاي آن تحريمهاي هستهاي پايان پذيرد. در واقع برجام امكان صادرات نفت، بازگشت به عرصه تجارت بينالملل، همكاريهاي مشترك با شركتهاي بينالمللي و... را براي ايران فراهم ميسازد.
2) اما به طور كلي دو دسته و جريان با احياي برجام مخالفت ميكنند، گروه نخست، افراد و جرياناتي هستند كه بيرون قرار دارند و مخالف رشد، توسعه و قدرتمند شدن ايران هستند. در ابعاد جهاني برخي گروهها در امريكا و در ابعاد منطقهاي نيز رژيم صهيونيستي در زمره اين كشورهاي مخالف قرار ميگيرند. اين كشورها و اين جريانات مخالف، تصور ميكنند، برجام، ظرفيتهاي تازهاي را ايجاد ميكند كه ايران از طريق آن ميتواند گامهاي بلندي در مسير تثبيت خود در منطقه بردارد. دسته دوم، اما مخالفان داخلي برجامند كه شوربختانه از عدم احياي برجام منافع سرشاري كسب ميكنند كه درست در مقابل منافع عمومي جامعه قرار دارد. يعني اگر برجام، احيا و منافع مردم تضمين شود، منافع آنها به خطر ميافتد. اين دسته از افراد در ادبيات سياسي و عمومي كشور عناوين مختلفي دارند كه مهمترين عنوان آنها «كاسبان تحريم» است. اما كاسبان تحريم چه شمايلي دارند و چه منافعي را به قيمت مشكلات بيشتر مردم برداشت ميكنند؟
3) افراد و جرياناتي كه در زمان تحريم، كالاهاي بنجل و بيكيفيت چيني را در سايه تحريمهاي اقتصادي به قيمتهاي گزاف به مردم تحميل ميكنند، مهمترين نمادهاي كاسبان تحريم در كشورند. نمونه عيني و برجسته يك چنين رفتارهايي را در صنعت خودرو ميتوان مشاهده كرد. دهههاي متمادي است كه مردم ايران، پولهاي هنگفتي را صرف خريداري خودروهايي ميكنند كه نه امنيت خاطر براي آنها ايجاد ميكند و نه امنيت جاني دارد. اين در حالي است كه گزارشهاي ميداني مستند حاكي از آن است كه ايرانيان با نصف قيمتي كه براي پرايد ميپردازند ميتوانند برندهاي لوكسي مانند بنز، بيامو، فولكس واگن و... سوار شوند. خودروهايي كه هم از منظر ظاهري، هم از نظر امنيت و هم از نظر كيفيت، قابل مقايسه با نمونههاي داخلي نيستند. نكته دردآور ماجرا اين است كه اين اجحاف با ظاهر توليد داخلي انجام ميشود. يعني جنس چيني را وارد كشور كرده و سر همبندي ميكنند، بعد عنوان توليد داخلي روي آن ميگذارند.
4) اما برجام را از زاويه ديگري نيز ميتوان بررسي كرد و آن كمك به بهبود شاخصهاي حكمراني در جامعه است. بر اساس اعلام كشورهاي غربي، در صورت عملياتي شدن برجام، پس از 10سال مجموعه تحريمهاي اقتصادي، نظامي، لجستيكي پيش روي ايران برداشته شده و ايران ميتواند به عنوان يك عضو عادي سازمان ملل متحد در فرآيند اقتصاد و تجارت بينالمللي حضور پيدا كند. به هر حال ايران يكي از كشورهايي است كه ذخيره فوقالعاده نفتي، گازي و... دارد، پايان تحريمها، زمينه لازم براي افزايش درآمدهاي كشور را فراهم ميكند. از سوي ديگر، دولت نيز پول بيشتري براي جبران كسري بودجه و اجراي برنامههاي رفاهي و اقتصادي خود دارد. در شرايط فعلي، عدم احياي برجام باعث شده تا ميان دولت و مردم فاصله بيفتد. مردم احساس ميكنند دولت قبل از جراحي اقتصادي از طريق احياي برجام، ميتوانست فشار فعلي بر دهكهاي متوسط و محروم جامعه را كاهش بدهد. بايد توجه داشت، هر اندازه فاصله دولت و ملت افزايش پيدا كند، امنيت كشور بيشتر به خطر ميافتد. فراموش نبايد كرد، جمهوري اسلامي از آغاز بر مبناي رابطه مستحكم نظام با مردم شكل گرفته و هرگونه خدشه در اين روند، پشتوانه نظام را دچار آسيب ميسازد. بنابراين احياي برجام باعث بهبود نظام حكمراني و بهبود مناسبات ارتباطي نظام با مردم نيز خواهد شد.